افتتاحیه اولین دوره کارگاه حمایت از تولیدات ادبی نوجوان، با عنوان«هزارتو» و با همت اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان و خانواده عقیق با شرکت 16 نفر از برگزیدگان این دوره از سراسر کشور در مجموعه سرچشمه تهران برگزار شد.
در فراخوان ادبی هزارتو بیش از 100 نفر شرکت کردند که از بین آنها و بعد از داوری نهایتاً 16 نفر برای شرکت در دوره انتخاب شدند. افتتاحیه دو روزه این فراخوان در تاریخ 7و8 اسفند1399 و با شرکت همه پذیرفتهشدگان از شهرهای مختلف کشور ازجمله مرند آذربایجان غربی، اردبیل، مشهد، تربت جام، قم، تهران، اصفهان، شهرکرد، شهریار و یزد برگزار شد.
در این افتتاحیه نویسندگانی جون احسان رضایی و علیاصغر عزتیپاک برای مدعوین صحبت کردند.
مهدی شریفی دبیرفراخوان هزارتو در افتتاحیه این طرح بابیان اینکه در داستاننویسی همیشه یک ایده ساده میتواند یک اتفاق بزرگ را رقم بزند گفت: «در ایده هزارتو هم دقیقاً همین اتفاق افتاد و از یک احساس نیاز به رمان نوجوان و یک صحبت دغدغه مندانه از نیاز به جمعی از نویسندگان رمان نوجوان بود که این ایده شکل گرفت و با همراهی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان و خانواده عقیق تصمیم گرفتیم برای تربیت نویسنده برای نوجوانان تلاش کنیم.»
حضور 16 نویسنده در فراخوان هزارتو
شریفی افزود:« بعدازاینکه فراخوان عمومی برای جذب نویسندگانی از سراسر کشور اعلام شد حجم استقبال نشان داد که همین ایده میتواند یک داستان بسیار بزرگ جذاب را رقم بزند و نهایتاً با بررسی طرحها توسط سه داور که اساتید دوره هم خواهند بود 16 طرح برای مراحل بعدی انتخاب شد و قرار است که در این شش ماه کارها را به نحوی پیش ببریم که به انتشار 16 رمان نوجوان منتهی شود.»
علی جانباز معاون فرهنگی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان نیز در ادامه این افتتاحیه با اشاره به ضعف در تولید رمان نوجوان گفت: «تلاش درزمینهٔ تولید رمان نوجوان وظیفه کسانی است که در عرصه ادبیات فعالیت میکنند اما این وظیفه تا به امروز بهگونهای انجام شد که وقتی به کتابفروشیها مراجعه میکنیم غرفه کتابهای کودک و نوجوان هیچ ردهبندی دقیق ندارد.»
به گفته وی این در حالی است که کتابها در دهه 60 در کتابخانهها و کتابفروشیها بر اساس ردهبندی تقسیم میشد اما در سالهای گذشته اثری از این ردهبندیها نیست، این به معناست که ما محصولی که قابل ردهبندی باشد هم نداریم و کتابهایمان تبدیلشده است به کتابهایی که زیستگاهش تغییر کرده است .
جانباز در ادامه افزود: « بخش کتابهای نوجوان آمیختهای از کتابهای کودک و نوجوان است و اگر بخواهیم کتاب خوب نوجوان ایرانی را از بین این غرفهها بیرون بکشیم شاید کتابها بهاندازه انگشتهای دودست برسد و این بسیار غمانگیز و ناراحتکننده است که در حوزه ادبیات نوجوان اینقدر ضعف وجود دارد.»
سهم 74 درصدی ترجمه از کتابهای کودک و نوجوان
معاون فرهنگی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان ادامه داد” «وقتی نوجوان و خانوادهاش در کتابفروشی حضور پیدا میکند دچار اینسو هاضمه ادبی است و نمیتواند کتاب خوبی پیدا کند بهطوریکه بر اساس کار پژوهشی دریکی دو سال گذشته انجام دادیم نشان داد که نزدیک به 30 درصد چیزی که در نشر ما وجود دارد که حدود 74 درصد آن کتابهای ترجمه است آنهم بعضاً نوع ترجمههایی که با مضمونهای داخلی هم هماهنگ نیست»
وی درباره هدف برزگزاری جشنوراه «هزارتو» گفت: « مسئله ادبیات نوجوان حیاتی است و برای غنای این بخش از ادبیات ما در هزارتو تصمیم گرفتیم که بهجای اینکه با 20 ادبیاتی معروف برای نوشتن کتاب نوجوان قرارداد ببندیم تصمیم گرفتیم که درزمینهٔ خلق نویسنده کارکنیم و افرادی که استعداد و توانمندی نوشتن دارند در یک مسیر هدایت شوند و به انتشار کتاب نوجوان برسند.اگر هوشنگ مرادی کرمانی موفق شده است به این خاطر است که از مسئلهاش به سمت نوشتن رفته است برایش مسئله، ادبیات نیست مسئلهاش، نوجوان است که به کسب جایزه آسترید لیندگرن هم ختم شده است.»
حل مشکل ادبیات نوجوان سفارشی نیست
جانباز افزود: «مشکل ادبیات نوجوان بهصورت سفارشی و درخواستی حل نخواهد شد. بچههای ما امروز کمتر نویسندههای برجسته نوجوان را میشناسند، یک روزی سلبریتی های ما کسانی بودند که داستانهای خوبی برای ما میگفتند اما امروز سلبریتی ها کسانی شدهاند که برای ما بهجای اینکه داستان بگویند داستان درست میکنند درحالی که ما باید در این عرصه قهرمان ادبی حوزه نوجوان بسازیم.»
وی ادامه داد:« در سال 98 چهار فیلم نوجوان با اغماض داشتیم و 4 درصد از درآمد سینما از سینمای نوجوان بوده است و در مطبوعات هم وضع به همین صورت است بهطوریکه در سال 97 در عرصه مطبوعات 3 نشریه داشتیم و همه اینها دستبهدست هم داده است که گیشه و قفسه و ویترین نوجوان بسیار محدودشده است.
ضعف در شخصیتسازی ادبیات نوجوان
جانباز ضعف در شخصیتسازی دختر در کتابها را از دیگر ضعفهای کتاب نوجوان ارزیابی کرد و گفت: در حوزه کتابهایی که مسئله دختران موضوعیت دارد بسیار نقص داریم. در نثر زنان خوب کارکردهایم اما در دختران بسیار کار نقص دارد. امروز دختران ما برای شخصیت داستانی، فروزن و انشرلی را نام میبرند. به این خاطر که نمونه داخلی آن را ندارند»
در ادامه این مراسم و در اولین دوره کارگاه حمایت از تولیدات ادبی هنری نوجوان، احسان رضایی، در رابطه با استفاده از اساطیر کهن ایرانی در داستان بابیان اینکه داستاننویسی مدرن هم از دل خواندن داستانهای کهن میآید، صحبت کرد و اظهار داشت: «برای نوشتن داستان مثل هر اثر ادبی و هنری دیگر نیاز داریم که ابزارمان را بشناسیم همانطور که یک نجار نیاز به شناسایی کامل چوب و ابزارهای خود دارد ادیب هم باید ابزار کارش را که همان کلمه است بشناسد.»
این نویسنده و منتقد ادبی گفت: « آدمهایی که داستاننویس هستند میدانند که صفت چیزی است که دریافت نسبی دارد و مثلاً واژه گرم برای آدمهایی با جغرافیای مختلف متفاوت است و به همین خاطر داستاننویس از توصیف و صحنه بهجای صفت استفاده میکند، بهجای اینکه بگوید هوا گرم است میگوید عرق از سروصورتم میریخت و این به خواننده تصویر میدهد.»
بسیاری از فانتزیهای مدرن از متون کهن اقتباس شده است
وی افزود: «برای چنین تصویردهی نیاز است که کلمات را بلد باشیم و بدانیم که در چه صحنهای از چه کلمهای استفاده کنیم، بیش از 1200 سال است که به فارسی دری سخن گفته میشود، و در طی سالها سخن گفتن با این زبان کلماتی خلقشدهاند که به ما در خلق این تصویر کمک خواهند کرد، خواندن کتابهای کهن به ما کمک میکند که دایره واژگان بیشتری داشته باشیم.»
رضایی گلستان سعدی، تذکره الاولیا و منطقالطیر عطار را سه شاهکار نثر فارسی برشمرد و گفت: « بعید است که فردی ادعای ادیب بودن بکند و این سه شاهکار را نخوانده باشد، بهخصوص وقتیکه بخواهیم داستان فانتزی بنویسیم نیاز به خواندن متون کهن بیشتر است، وقتی چیزی در دنیای واقعی وجود ندارد پس لغت هم ندارد و باید برای آن لغت بسازیم و برای این کار نیاز داریم که لغت را بشناسیم و با استفاده از ابزار متون کهن بتوانیم لغاتی را ایجاد کنیم که خوشآهنگتر است.»
این نویسنده و منتقد ادبی بر اهمیت داشتن تجربه زیسته نویسنده تأکید کرد و افزود: «هر نویسنده باید تجربیات مشابه با آنچه از آن مینویسد داشته باشد یا حداقل دیده و یا شنیده باشد، اگر کسی داستانش در دوره قاجار میگذرد باید یادداشتها و سفرنامههای آم زمان را بخواند و با شیوه زیست آنها آشنا شود.»
به گفته رضایی فانتزی و تخیل فانتزی سابقه بسیار کهنی در فرهنگ ایرانی دارد ، خیلی از فانتزیهای مدرنی که امروزه نوشتهشده است با الهام گرفتن از این متون کهن است، یکی از این نمونهها هری پاتر است که رکوردهای مختلفی دارد ازجمله اینکه نویسندهاش جز سه الی 4 نویسنده پرفروش جهان بوده است، نویسندهای که برای خلق شخصیتهایش از داستانهای کهن الهام گرفته است، مثلاً کتاب جانوران شگفتانگیز جی کی رولینگ ترجمهای از کتاب موجودات خیالی بورخس است.»
برای نوشتن از نوجوان باید به جهان نوجوانها کوچ کرد
علیاصغر عزتی پاک؛ نویسنده، در کارگاه چیستی و چگونگی رمان نوجوان که در اولین دوره کارگاه حمایت از تولیدات ادبی، هنری نوجوان(هزارتو) که به همت خانواده عقیق و اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان برگزار شد، با تأکید بر اهمیت سن شخصیت در رمان نوجوان گفت: «رمان نوجوان لزوماً به معنای داشتن شخصیت نوجوان نیست اما داشتن شخصیت نوجوان درروند داستان مؤثر خواهد بود، مثلاً وقتی دربارهی امام علی(ع) برای مخاطب نوجوان قرار است داستانی بنویسیم بهتر است یک راوی نوجوان خلق کنیم و ماجرا را از نگاه او روایت کنیم.
به اعتقاد نویسنده کتاب «باغهای همیشهبهار» برای مخاطب قرار دادن نوجوان، نویسنده باید به او اثبات کند که داستان گریزگاه نوجوان است و قرار نیست او را وارد قیدوبند کند. وی افزود: «به این خاطر که نوجوانها قوانینی دارند که معمولاً خیلی با قوانین معمول جامعه خوانش و همراهی ندارد، شخصیتهایی مانند هاکلبرفین شخصیتهایی هستند که قوانین خاص خود را دارند و به همین خاطر مخاطب نوجوان از آن خوشش میآید»
وی بابیان اینکه برای نوشتن از نوجوان باید به جهان نوجوانها کوچ کرد، گفت: «اگر میخواهید با نوجوان همزبان شوید یا با او همراه شوید باید سعی کنید بروید ببینید که نوجوان جهان را چطور میبینید و این اتفاق برای نویسندههای جوان راحتتر است به این دلیل که میتوانند راحتتر خود را به جهان نوجوانی نزدیک کنند.»
داستان نوجوان روایت نوجوانی نویسنده نیست
این نویسنده در ادامه افزود: « توجه به افکار، آرزوها و عقاید شخصیت نوجوان داستان برای مخاطب نوجوان بسیار اهمیت دارد و رمان نوجوان ترکیبی از تجربه و تخیل است. اگر نویسنده گذشته خودش را برای نوجوان امروزی بهعنوان داستان نوجوان ارائه دهد درواقع یک کتاب تاریخ نوشته است و این هر چه که باشد، داستان به معنای مالوفش نیست.نویسنده باید برای دوری از فروغلتیدن در چالهی نوستالژینویسی، موقعیت و عناصر زمانی و مکانی تجربه خود را بهکلی عوض کند با یاری گرفتن از تخیلش با االهام از واقعیت زندگی خودش، یک چیز تازه بسازد.»
از الگوهای داستانی غافل بودهایم
وی با اشاره به الگوهای قصهنویسی تأکید کرد: «الگوی فقدان، الگوی برادرکشی ، الگوی پدرکشی همه ازجمله الگوهای قصهنویسی است که در داستانها بعضا ترکیب میشوند و روی پلتفرمهای اصلی سوار میشوند. ما از این الگوها در داستانهای ایرانی غافل بودهایم تا امروز.»
وی در پایان افزود: «در داستان نوجوان باید دقت کرد که طرح داستان فریبکارانه و دغل بازانه نباشد. چون نوجوان به سادگی متوجه دغلکاریها میشود و بلافاصله نسبت به متن و داستان بیاعتماد میشود. این یعنی که تمام بافتهها اثرشان را از دست میدهند. نویسنده نباید از به وجود آوردن چالشهای بزرگ برای شخصیت بترسد. داستان اگر چالش بزرگ نداشته باشد جذاب و گیرا نمیشود.»