اعضای خانواده عقیق
اسماعیل عظیمی
کارگردان
اسماعیل عظیمی طلبه سطح دو حوزه علمیه قم است که سالهاست در کنار تحصیلات حوزوی فعالیت هنری بصورت حرفه ای در زمینه تئاتر و فیلمسازی دارد . او که سابقه بازیگری تئاتر را در کارنامه خود دارد در بیش از چهل نمایش صحنه ای در اجرای عمومی و جشنواره های معتبر ملی و بین المللی حضور داشته است. او فیلمسازی را در انجمن سینمای جوانان ایران با گذراندن دوره فیلمبرداری و کارگردانی سینما آغاز کرد و از سال 93 با شکلگیری خانواده عقیق اولین فیلم کوتاه خود را با عنوان « فتوکپی » تولید کرد.
مهدی شریفی
نویسنده و مدیر خانواده عقیق
مهدی شریفی متولد سال ۱۳۶۷ در قم است. همکلاسیهای دبستانش که آماده دوره راهنمایی میشدند رفت جامعه القرآن تا حافظ قرآن شود. یکسال بعد یعنی سال هشتاد وارد حوزه شد و مقطع راهنمایی و دبیرستان را متفرقه خواند و دیپلم انسانی را همزمان با سطح یک حوزه گرفت. انگار به تحصیل همزمان در چند فضا عادت کرده بود. همراه ادامه تحصیل در حوزه به موسسه امام خمینی رفت و جامعه شناسی خواند و هنر آموز داستان نویسی مدرسه اسلامی هنر شد…
عبدالحسین عبدی
فیلمنامه نویس
عبدالحسین عبدی، زاده یکی از روزهای گرمِ بهارِ ۶۹ در جنوب ایران است، سال ۸۸ با همه پس اندازش دوربین دیجیتالی خرید و عکاسی را شروع کرد. اما برای او هنوز چیزی کم بود. ۲۷ ساله که بود وقتی سرش گرم درسهای حوزه و ارشد ارتباطاتفرهنگی بود هنرجوی مدرسه عقیق شد. عبدالحسین مثل هوای جنوب و قم است. همان طوری گرم و مهربان. از آمدنش زیاد نگذشته بود که شد یکی از اصلیترینهای فیلمنامه نویسی عقیق…
بهنام جعفری بلالمی
مدیر هنری و پروژه
بهنام جعفری بلالمی، متولد آبان ماه سال ۷۲ در آستانهی اشرفیهی گیلان است. از همان سالهای کودکیاش بند زمان و مکان نبود. او که از سال ۸۵ عضو کانون دانشپژوهان نخبه بود، دیپلمش را در رشتهی ریاضی در دبیرستان خوارزمی نوشهر گرفت و همان سال در رشتهی نرمافزار هم فارغالتحصیل شد و با رتبهی ۱۰۸ کنکور سراسری دانشجوی نرمافزار دانشگاه شهید بهشتی شد. اما نرمافزار چیزی نبود که همهی آمال و آرزوهایش باشد. تا روزی که ساکن قم شد و این ساکن قم شدن همزمان شد با تولد عقیق.
علی آهنگری
فیلمنامه نویس
اسمش محمدعلی است اما اینجا ایلیا صدایش میکنیم. از دوره اول مدرسه عقیق پایش به خانواده عقیق باز شد و شد یکی از اعضای ثابتش. ایلیا مثل یک مخزن ایده است. انقدر که از توی جلسات فیلمنامهنویسی عقیق حتما چندتا ایده ناب و خلاقانه از دستنوشتههایش میشود پیدا کرد. توی هارد لبتاپش هم یک پوشه دارد پر از فیلم هایی که قرار است تکمیل شوند یا در صف تولیداند. از توی همین پوشه هم بود که «یاد» بیرون آمد و ساخته شد و شد اولین فیلم کوتاهش. ایلیا به قول خودش «بیشمار» دوره رفته و «بیشمار» کار کرده و نهایتا مسیر فعالیت و حیات هنریاش گره خورده به عقیق. یک گره سفت و محکم که به سادگی باز نمیشود انقدر که حالا فقط اگر چند روز توی عقیق نباشد، انگار یک بخش بزرگی از عقیق خالی شده.
محمدرسول شفیعی
تدوینگر
محمد رسول شفیعی متولد سال ۷۴ در قم است. تقربیا تمامی روزهای زندگی اش را زیر افتاب سوزان قم به شب رسانده بود تا روزی که توی نتایج کنکور سراسری مقابل اسمش « دانشگاه تهران» زدند. آن وقت شال و کلاه کرد و راهی پایتخت شد و صنایع غذایی خواند بعدها اما تولید خوراک رسانه ای علاقه اش شد و حالا چند سالی است که کار رسانه میکند….
وجیههغلامحسینزاده
مدیر رسانه خانواده عقیق
وجیهه غلامحسین زاده متولد اردیبهشت ۱۳۷۱ در قم است. دبستانش که تمام شد راهی مدرسه راهنمایی نمونهدولتی شد. سالهایی که همکلاسیهایش داشتند تستهای ریاضی میزدند «مصاحبه با تاریخ» اوریانا فالاچی را میخواند و همان وقتها بود که فهمید جایش وسط فرمولها و اعداد و ارقام ریاضی نیست و بعد سالهای دبیرستان را در دبیرستان فرهنگ تحصیل کرد تا یک قدم به رویاهایش نزدیکتر شود. سال ۸۹ دانشجوی ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی شد و سال ۹۷ هم ارتباطات را این بار در دانشگاه تهران ادامه داد. بلافاصله بعد از اتمام تحصیلش در مقطع کارشناسی و بعد از بازگشت به قم در مطبوعات و خبرگزاری های استان مشغول به کار شد. علاقهاش به نوشتن آشنایی اولیهاش را با خانواده عقیق رقم زد.
محمد پورصادقی
مدیر مالی خانواده عقیق
محمد توی عقیق یعنی «حواسم بهتون هست». یعنی باید همه مراقب باشیم دست از پا خطا نکنیم تا توی حسابهای مالیمان کسورات نخوریم. کارشناس برنامه و بودجه مسجد جمکران بود. روزهای اولی که آمده بود فکر میکردیم کار کردن با خطکشیهای او خیلی سخت است اما حالا همه توی عقیق باور داریم هر مجموعه خصوصی با نشاطی یک دانه محمد لازم دارد که در عین اینکه حواسش به آمدن و رفتن تک تک ریالها هست، هر جایی توی کار گره بیفتد او اولین کسی است که آستین بالا میزند. کارشناسی ارشد کارآفرینیاش را از دانشگاه تهران گرفته و حالا سالها تجربه کارهای مختلف از او یک جوان سی و یک سالهٔ تحصیلکردهٔ کاربلدساخته است که همه اعضای عقیق در روز بیشتر از هرکس دیگری اسمش را صدا می زنند. محمد آچارفرانسه عقیق است.
محمد فهیمی
انیماتور
گوشه اتاق آبی عقیق همیشه جای یک جوان آرام است که توی سکوت بهترین کارها را میسازد. محمد فهیمی یک سالی میشود که پایش به عقیق باز شده و حالا بعد از ده سال تجربهٔ کاری بار بخش عمدهٔ انیمیت پروژههای عقیق را دارد بر دوش میکشد. ۳۲ ساله و کارشناس نرمافزار است اما علاقهاش به گرافیک از او یک موشنگرافیست حرفهای ساخته. آنقدر حرفهای که حالا، هم پروژههایش از شبکههای مختلف تلویزیون پخش میشود و هم در تدریس موشن قدمهایی برداشته و در حوزههنری، جامعهالمصطفی و مدرسه عقیق تدریس کرده است. محمد از همانهایی است که حرف نمیزند و عمل میکند.
سیدمحمود حسینی
فیلمبردار و کارگردان تلویزیونی
دیدن را همه بلدیم اما خوبدیدن کار هرکسی نیست، سید محمود از آنهایی است که «خیلی خوب دیدن» را بلد است. ابزارش هم دوربین فیلمبرداری توی دستهایش. سیدمحمود از همان روزهای اول برای عقیق چشم بوده. اولین بار «آخرین پیام» را سال ۹۴ وقتی عقیق تازه متولد شده بود فیلمبرداری کرد و حالا تازگیها پروژههای بزرگی مثل مسابقات سراسری قرآن را برای عقیق کارگردانی تلویزیونی کرده. تجربههای سید محمود به قدر کل عمر بعضی از ماست. سال ۷۸ از صفحهآرایی و روزنامه شروع کرد و بعد از شش سال جذب فضای فیلمسازی شد. سالهای اول تدوین و بعد تصویر. از همان روزها تا حالا همیشه یک چشمش به دوربین بوده. حالا انقدر در کارش متخصص شده که چندسالی است برای شبکههای مختلف صداوسیما کارگردانی تلویزیونی میکند. هرچه تخصص و تجربهاش بیشتر میشود اما سیدمحمود همان سیدمحمود است همانقدر خاکی، همانقدر دوست داشتنی.
سیداحمد مدقق
داستان نویس
سید احمد را حالا خیلیها میشناسند، نویسنده افغانستانی اهل ایران که با «آوازهای روسی» اش شایسته تحسین جایزه ادبی جلال آل احمد شد و حالا تازگیها صحبت از «آتشگاه»ش گرم است. مثل خیلی از نویسندههای دیگر نوشتن را با مطبوعات شروع کرد و اوایل دهه ۸۰ در مجله سلام بچهها قلم زد و سالهای بعدش زیست داستانیاش گره خورد به مدرسه اسلامی هنر و خانواده عقیق. اینها را همه از سیداحمد میدانند. اما کمتر کسی میداند که سید احمد بیشتر از آنکه به درد انجام پروژه بخورد، به درد رفاقت میخورد. دربارهی هر چیزی که با او همصحبت شوی یک خاطرهای از آستینش در میآورد و بحث را عمیق میکند. ما توی عقیق میدانیم که سید احمد یک رفیق واقعی است و این را توی هیچ سرچ اینترنتی نمیشود پیدا کرد.
سیدمحمود حسینی
فیلمبردار و کارگردان تلویزیونی
دیدن را همه بلدیم اما خوبدیدن کار هرکسی نیست، سید محمود از آنهایی است که «خیلی خوب دیدن» را بلد است. ابزارش هم دوربین فیلمبرداری توی دستهایش. سیدمحمود از همان روزهای اول برای عقیق چشم بوده. اولین بار «آخرین پیام» را سال ۹۴ وقتی عقیق تازه متولد شده بود فیلمبرداری کرد و حالا تازگیها پروژههای بزرگی مثل مسابقات سراسری قرآن را برای عقیق کارگردانی تلویزیونی کرده. تجربههای سید محمود به قدر کل عمر بعضی از ماست. سال ۷۸ از صفحهآرایی و روزنامه شروع کرد و بعد از شش سال جذب فضای فیلمسازی شد. سالهای اول تدوین و بعد تصویر. از همان روزها تا حالا همیشه یک چشمش به دوربین بوده. حالا انقدر در کارش متخصص شده که چندسالی است برای شبکههای مختلف صداوسیما کارگردانی تلویزیونی میکند. هرچه تخصص و تجربهاش بیشتر میشود اما سیدمحمود همان سیدمحمود است همانقدر خاکی، همانقدر دوست داشتنی.
فاطمه محمدی
نویسنده
فاطمه محمدی متولد تابستان ۱۳۷۰ است. از کودکی سرش گرم آسمان و ستارهها بود و علاقه خاصی به نجوم داشت، سالها بعد در دانشگاه فیزیک خواند. سال ۸۹ دوره روایتگری جبهههای جنوب را گذراند و راوی سرزمینهای نور شد. در سوابق وی مسئولیت بسیج دانشکده، فعالیتهای متعدد جهادی و فرهنگی و نوشتن به چشم میخورد. از ابتدای شکلگیری خانواده عقیق در سال ۹۳ نویسندگی را جدیتر تجربه کرد، چندین کتابچه نوشت و در دوره اول مدرسه عقیق در رشته روایت نویسی مهارت کسب کرد. او هماکنون دو فرزند دارد، مادری میکند و به دنبال کسب مهارتهای بیشتر در نوشتن است.
فاطمه سعیدی
طراح و گرافیست
فاطمه سعیدی متولد سال ۱۳۷۱ در شهرستان شاهرود است. مقطع دبیرستان در رشته ریاضی فیزیک تحصیل کرد اما همیشه سرش درد میکرد برای طراحی، نقاشی و گرافیک. ریاضی را انتخاب کرده بود تا بتواند در دانشگاه معماری بخواند اما سال ۸۹ بین دو راهی تحصیل در شهر قم و رشته معماری در شهری دیگر مردد شد و نهایتا راه اول را انتخاب کرد ودانشجوی کامیپوتر شد اما دنیای اعداد و ارقام برای او دنیای جذابی نبود. دو سال بعد، بالاخره معماری به قم رسید، تغییر رشته داد و سال ۹۵ فارغ التحصیل معماری از دانشگاه قم شد.